دفاع روزنامه جوان از سکانس جنجالی کاسه آش در سریال آقازاده | چرا ترسیم یکی از احکام اسلامی در سریال «آقازاده» جنجالبرانگیز میشود؟
تاریخ انتشار: ۳ شهریور ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۹۰۷۳۵۶۷
به گزارش همشهری آنلاین، روزنامه جوان در ادامه نوشت: سریال آقازاده که تا اینجای کار به جای ارائه فهم یا درک تازهای از موضوع آقازادگی صرفاً داستان دختری به نام مانلی را توصیف کرده، در سکانسی جنجالی به موضوع ازدواج موقت اشارهای گذرا کرده است.
پیشتر در نقد سریال آقازاده نوشتیم که این سریال از تعدد مسئله رنج میبرد و به این دلیل که نویسنده خواسته به انبوهی از مباحث و مسائل بپردازد، دچار نوعی آشفتگی محتوایی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متأسفانه سریال آقازاده برخلاف عنوانش درباره پدیده آقازادگی نیست و به هیچ وجه نتوانسته درباره این موضوع مخاطب را به درکی جدید و عمیق نائل سازد، اما تا دلتان بخواهد به شکلی سطحی به موضوعات پراکنده و مختلف اشارهای گذرا کرده و گویی سازندگان و عوامل از اینکه با رویکردی نهچندان ژرف به این موضوعات بپردازند و از کنار آن عبور کنند، به نوعی اقناع میشوند.
سریال آقازاده میتوانست درباره مسئله صیغه یا ازدواج موقت باشد، اما از آنجا که نوشتن داستان حول این موضوع کار سادهای نیست و پیچیدگیهای خاص خود را دارد، اشارهای گذرا و سطحی به آن صرفاً باعث میشود نگاهها بدون گرهگشایی خاصی به سریال جلب شود. به نظر میرسد سریال آقازاده بیشتر محور جلب توجه مخاطب را روی حاشیههایی از این دست قرار داده و روی این حواشی حساب ویژهای باز کرده است. این یعنی به جای اینکه جذب مخاطب در راهبرد عوامل سریال وسیله باشد خود به هدف تبدیل شده است.
سکانس جنجالی سریال آقازاده درباره ازدواج موقت از هر دو طرف طیف مذهبی و کمتر مذهبی جامعه بازخوردهایی منفی دریافت کرد. یکی اساساً حکم ازدواج موقت را برنمیتابد و با تلقی غلط آن را توهین و اجحاف به زن قلمداد میکند و دیگری نیز پرداختی سطحی و بدون عمق اینچنینی را مایه مضحکه و حمله بیشتر به آن میداند.
ویدئو | سکانس جنجالی سریال «آقازاده» درباره صیغه کردناما از زاویهای دیگر نیز رواست که به این سکانس پرداخته شود. سکانسی که اگرچه بازتابهای منفی زیادی در فضای مجازی داشت، اما فارغ از جنس پرداخت به یک موضوع ملتهب، این سؤال قابل طرح است که چرا ترسیم یکی از احکام اسلامی در یک اثر نمایشی تا این اندازه با واکنش منفی روبهرو میشود.
اگر تا به حال سریالهای شبکه نمایش خانگی صرفاً روابط نامشروع و ولنگار میان دختر و پسر را نشان میدادند، سریال آقازاده برای اولین بار رابطهای مشروع را ترسیم کرده است، اما انتقادی که به این رویکرد وارد است، نوع مواجهه گذرا و حاشیهای به آن است.
کد خبر 543222 برچسبها سریال خانگیمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سریال خانگی سریال آقازاده ازدواج موقت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۹۰۷۳۵۶۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عامل جنایت گاندی نمیدانست قاتل است | گفت و گو با متهم
همشهری آنلاین - حوادث: ظهر بیست و ششم فروردین ماه، اهالی کوچهای در خیابان گاندی صدای مشاجره زن و مردی جوانی را از داخل کوچه شنیدند. در جریان این درگیری، مرد جوان دیوانه وار با چاقو، به زن جوان ضربه زد و سپس از آنجا گریخت. شاهدان این صحنه هولناک با اورژانس و پلیس تماس گرفتند اما زمانی که آمبولانس رسید، زن جوان به دلیل شدت جراحات جانش را از دست داده بود. در این شرایط گزارش این حادثه به قاضی سالار صنعتگر، بازپرس جنایی تهران اعلام شد و او به همراه تیم بررسی صحنه جرم راهی محل جنایت شدند.
بررسیهای اولیه از این حکایت داشت که مقتول، زنی37 ساله بود که با 20 ضربه چاقو به قتل رسیده بود. بررسیها نشان میداد که قاتل فردی آشنا بود و این دو ظاهرا قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما به درستی مشخص نبود که علت درگیری آنها در خیابان چه بوده است.
دستگیری در کلبه جنگلیکارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران، جست و جو برای دستگیری عامل جنایت را آغاز کردند. آنها در گام نخست به تحقیق از خانواده مقتول پرداختند و به این ترتیب هویت قاتل شناسایی شد. خانواده مقتول میگفتند که وی از چند ماه قبل با جوانی به نام یاسر در ارتباط بوده و آنها قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند اما چند وقتی می شد که با هم دچار اختلاف شده بودند.
در این شرایط بود که ماموران راهی محل زندگی یاسر در پایتخت شدند اما او ساعتی پس از جنایت، وسایلش را جمع کرده و با یک چمدان از خانه گریخته بود. با این حال جست و جو برای یافتن مخفیگاه وی آغاز شد تا اینکه چند روز قبل مخفیگاه او در یکی از روستاهای استان گلستان به دست آمد. متهم در یک کلبه روستایی مخفی شده بود که ماموران با هماهنگی قضایی راهی آنجا شدند و وی را دستگیر کردند.
متهم جوان پس از انتقال به پایتخت، به قتل زن جوان اعتراف کرد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت.
نمی دانستم قاتلممرد جوان در تمام این چند روز خودش را در روستای جنگلی حبس کرده بود و از ترسش جرات نمی کرد به داخل شهر برود یا وارد فضای مجازی شود. هرچند به گفته خودش هرگز تصور نمی کرد که زن مورد علاقه اش را به قتل رسانده و تبدیل به قاتل شده است. گفت و گو با یاسر را می خوانید.
انگیزه ات از قتل زن موردعلاقه ات چه بود؟
من نمی خواستم شهرزاد را بکشم و ناخواسته تبدیل به قاتل شدم. خدا می داند که چقدر ناراحتم و هر شب خودم را سرزنش می کنم که ای کاش آن روز چاقو همراهم نبود. در یک لحظه عصبانی شدم و ناخواسته تبدیل شدم به قاتل.
با شهرزاد چطور آشنا شدی؟
5 ماه قبل در یک کافه او را دیدم و در همان نگاه اول عاشقش شدم. رفته رفته رابطه ما عمیق تر شد تا جایی که به او پیشنهاد ازدواج دادم. چون شهرزاد همان زنی بود که من همیشه در رویاهایم تصورش می کردم.
اما در نهایت جانش را گرفتی؟
متهم اشک می ریزد و ادامه می دهد: پشیمانم،خیلی هم پشیمانم. اشتباه کردم، ای کاش خدا به ما فرصت بازگشت به عقب و اصلاح اشتباهات بزرگمان را می داد.
برگردیم به روز حادثه ، چه شد که جان شهرزاد را گرفتی؟
شهرزاد این اواخر رفتارش با من سرد شده بود. دیگر تماس هایم را پاسخ نمی داد. جواب پیامک هایم را یک خط در میان می داد. می دانستم که دیگر نمی خواهد با من باشد. تا اینکه یک روز آب پاکی را روی دستم ریخت و گفت قصد دارد به این رابطه پایان بدهم. احتمال دادم پای شخص دیگری در میان است چون قرار بود با هم ازدواج کنیم اما به یکباره اخلاق و رفتارهایش تغییر کرده بود. روز حادثه با او قرار گذاشتم و می خواستم هر طور شده موبایلش را بگیرم تا آن را بررسی کنم. اما شهرزاد مقاومت می کرد. در نهایت موبایلش را گرفتم و شهرزاد به دنبالم امد تا آن را پس بگیرد. چاقو را برده بودم او را بترسانم و بتوانم با تهدید رمز گوشی را بگیرم.قصدم این بود که فقط بفهمم که آیا شهرزاد به من خیانت می کند یا نه؟ اما او می خواست گوشی را بگیرد و نمی دانم چه شد که از شدت عصبانیت چند ضربه به او زدم. اما تا روزی که دستگیر شدم نمی دانستم شهرزاد فوت شده است.
پس چرا فرار کردی؟
ترسیده بودم. یک درصد احتمال می دادم که او زنده نماند و من قاتل شده بودم. به همین دلیل فرار کردم و در این چند روز سعی کردم بیرون از خانه آفتابی نشوم. حتی گوشی موبایل ها را هم خاموش کرده بودم. با این وجود مخفیگاهم توسط پلیس لو رفت و بعد از دستگیری آنچه که می ترسیدم سرم آمد؛شهرزاد جان باخته و من تبدیل به قاتل شده بودم.
کد خبر 848122 برچسبها تهران قتل - قاتل حوادث ایران